سید شهاب‌الدین حسینی تنکابنی (زادهٔ ۱۴ بهمن ۱۳۵۲) بازیگر و تهیه‌کنندهٔ برجسته ایرانی است. وی برای نقش‌های خود در فیلم‌هایی همچون "شمعی در باد" (۱۳۸۲) و "رستگاری در هشت و بیست دقیقه" (۱۳۸۳) به نامزدی جایزهٔ سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر رسید. او در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم "سوپر استار" جایزهٔ سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را از آن خود کرد.
حسینی به همراه گروه بازیگران فیلم "جدایی نادر از سیمین" در جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد را از آن خود کرد. وی در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ با ایفای نقش در فیلم "فروشنده" موفق به دریافت جایزهٔ بهترین بازیگر مرد شد و اولین بازیگر ایرانی است که این افتخار را از آن خود کرده است. در سال ۱۳۹۸، دولت فرانسه نیز به حسینی نشان لژیون دونور را اهدا کرد.
کارها و زندگی هنری شهاب حسینی
شهاب حسینی، یکی از هنرمندان برجسته صدا و سیما در ایران، از زمان ورود به حوزهٔ رادیو و سپس ورود به تلویزیون، موفق به کسب شهرت و محبوبیت شده است. او ابتدا در برنامه‌های متنوع تلویزیونی حضور یافت و سپس به برنامه جذاب و مورد علاقهٔ جوانان به نام "اکسیژن" در شبکه دوم سیما پیوست. این برنامه با ساختار نوآورانه‌ای که داشت، حسینی را به یک شخصیت برجسته و محبوب در بین جوانان تبدیل کرد.
حضور او در سریال پرطرفدار "پس از باران"، که توسط سعید سلطانی ساخته شده بود، به عنوان اولین حضور تلویزیونی او بود. در این سریال، حسینی نقش یک جوان عاشق و علاقه‌مند به تحقیق و بررسی در داستان‌های پلیسی را بازی کرد. این حضور، باعث تأثیر بسزایی بر مخاطبان شد و همچنین همدلی و همدردی چهره‌اش در داستان نقش مهمی داشت. شهاب حسینی این بازی را بسیار لذت‌بخش می‌یابد و این نقش، در پیشنهاد فیلم‌های بعدی به او نقش بزرگی ایفا کرد.
وی برای دومین نقش آفرینی خود، فیلم "رخساره" ساختهٔ امیر قویدل را برای خود انتخاب کرد. این فیلم یک فیلم عاشقانه است که با حضور شاعر معاصر سپانلو و ستارهٔ آن زمان، میترا حجار در کنار حسینی، مثلثی عاشقانه را به تصویر می‌کشد. متأسفانه، به دلیل فیلمنامهٔ ضعیف و آشفته، این فیلم نتوانست نظر منتقدان و تماشاگران را جلب کند و حسینی نیز در این نخستین فعالیت سینمایی خود به موفقیت دست نیافت.
فیلم «شمعی در باد»، به کارگردانی پوران درخشنده، به طرح و موضوع مصرف قرص‌های روانگردان به صورت قابل تاملی پرداخته است. این فیلم از نظر محتوا و بازیگری به ویژه حضور هنرمندانی همچون بهرام رادان و شهاب حسینی، بسیار مورد توجه قرار گرفته است. شهاب حسینی در نقش یک جوان معتاد به اکستازی، با بازی روانشناختی قابل تحسینی ارائه داده و به خوبی آشفتگی‌ها و پریشانی‌های این شخصیت را به تصویر کشیده است. با توجه به ویژگی‌های ظاهری شخصیت، نقش برونگرا و بیرونی او به یک نقش کاملاً منحصربه‌فرد و غیرمعمول تبدیل شده است و بازی برجسته حسینی، باعث ماندگاری این نقش در تاریخ سینمای ایران شده است.
فعالیت‌های هنری شهاب حسینی
شهاب حسینی در طول سالهای فعالیت خود در صنعت سینما و تلویزیون، نقش‌های متنوعی را بازی کرده است. او در فیلم‌های مختلفی همچون «مادران»، «لنگرود» و «قصر شیرین» به ایفای نقش پرداخته است. همچنین، در سریالهای تلویزیونی مانند «شهرزاد»، «شهر قصه» و «پایتخت» حضور چشمگیری داشته است. نقش‌های قوی و بازی فوق‌العاده‌ای که در این آثار ایفا کرده، موجب تحسین و تشویق بی‌شماری از منتقدان و هنردوستان شده است.
زندگی شهاب حسینی با پریچهر قنبری
شهاب حسینی در سال 1374 با پریچهر قنبری که از همکاران خود در تئاتر بود آشنا شد و ازدواج کردند. اولین فرزندشان، محمدامین، 8 سال بعد از ازدواج در سال 1382 به دنیا آمد و در سال 1390 دومین پسر آنها به نام امیرعلی متولد شد. از سال 1399، حضور دو نفره شهاب حسینی و همسرش در هیچ مکانی دیده نشد و تمامی عکس‌های مشترکشان را از صفحه مجازی پاک کردند که به نوعی حکم تائید به شایعات دربارهٔ طلاقشان زدند.
زندگی جدید شهاب حسینی با ساناز ارجمند
شهاب حسینی در تاریخ 21 شهریور 1401 در اکران فیلم "شین"، با حضور خانمی به نام ساناز ارجمند، خبر از ازدواج مجدد خود را به شکل رسمی تائید کرد. ساناز ارجمند متولد سال 1369 است و آشنایی این دو نفر از سر پروژه برنامه همرفیق شروع شد که ساناز ارجمند در آن عکسی می‌گرفت و پس از آن، در شرکت سون اسکای به کار حسینی پیوست.
آشنایی با فیلم‌های شهاب حسینی
از زمان شروع حرفه‌ی بازیگری، شهاب حسینی با بازی‌های برجسته‌اش توانست توجه بسیاری از کارگردانان را به خود جلب کند و در بسیاری از فیلم‌های مهم حضور داشته است، بیشتر به عنوان نقش اصلی. در ادامه به برخی از این فیلم‌ها اشاره خواهیم کرد:
شمعی در باد
فرزین، یک دانشجوی انصرافی است که با مادرش زندگی می‌کند، زیرا پدر و مادرش از هم جدا شده‌اند. مادر فرزین قصد ازدواج مجدد دارد و او درگیر تصمیم‌گیری بین رفتن به خارج از کشور و پریشانی‌ها و اضطراب‌های مختلف است، اما هیچ‌کس واقف این مسائل نیست. به طور اتفاقی، فرزین با آیدا آشنا می‌شود، که مدیر یک مؤسسه خیریه است، و قرارداد می‌کند تا برای او سایتی راه‌اندازی کند. به تدریج، رابطه آنها عمیق‌تر می‌شود و فرزین متوجه می‌شود که آیدا می‌تواند به او آرامش بخشد و...
این داستان به توصیف نگرانی‌ها و تحولات زندگی فرزین و رابطه‌اش با آیدا می‌پردازد، و نشان می‌دهد که گاهی آرامش و پشتیبانی می‌تواند از جایی غیرمنتظره پیدا شود.
پیشنهاد ۵۰ میلیونی
یک زوج جوان برای عبور از مشکلات مالی به پول نیاز دارند. آنها تصمیم می‌گیرند یک بازیگر سینما را بدزدند و در یک روز بارانی، طرح خود را به عمل می‌پردازند. آنها او را به خانه‌ای در شمال کشور می‌برند، زندانی می‌کنند و او را مجبور می‌کنند تا به مادرش تماس بگیرد و از او بخواهد پنجاه میلیون تومان پول آماده کند.
بچه های ابدی
نگار در آستانه ازدواج با ایمان متوجه می‌شود که تعهدی در زندگی‌اش وجود دارد که نمی‌تواند به خاطر ازدواج، آن را نادیده بگیرد. او در تردید فرو می‌رود. آیا به ایمان وعده‌ای بدهد و آینده‌ی زندگی مشترکشان را با نفر سومی تقسیم کند یا ...
محیا
جاوید، دانشجوی پزشکی که از دیدن مردگان و خون به شدت هراس دارد، با دختری آشنا می‌شود که شرطی ناممکن برای ازدواج با او می‌گذارد؛ او باید هفت مرده را شستشو دهد. جاوید به روستایی می‌رود که سنگ‌تراشی می‌کند و مشغول به کار (غسل دادن مرده‌ها) می‌شود. او شش مرد را که غسل می‌دهد ملاقات می‌کند و نفر هفتم، خود سنگ‌تراش است.
درباره الی
داستان فیلم درباره چند خانواده است که برای گذراندن تعطیلات به شمال کشور سفر کرده‌اند. احمد، که پس از سال‌ها زندگی در آلمان به ایران بازگشته، در تلاش است تا همسری مناسب برای خود پیدا کند. در این سفر، مربی مهدکودکی به نام «اِلی»، با دعوت سپیده و دیگران همراه شده است. اما پس از ناپدید شدن اِلی در ساحل دریا، ماجرا به تراژدی تبدیل می‌شود و هر کس به دنبال پاسخی برای این معما است، که باعث اتهامات و اتهام‌های متقابل می‌شود. زمانی که نامزد جستجوگر اِلی پیدا می‌شود، جمع تصمیم می‌گیرد که به دلایل شخصی خودشان، سپیده را متقاعد کنند که در مورد اِلی حقایقی نادرست و دروغ‌های کوچک بگوید، که می‌تواند به فاجعه منجر شود.
دلشکسته
دلشکسته داستان دو جوان دلبسته است که از خانواده‌های مختلفی آمده‌اند و به دلیل مجبوریت برای ارائه پایان‌نامه، مجبورند با هم کار کنند. برای آشنایی بیشتر با یکدیگر، آنها دوستان خود را به جهان‌های خودشان معرفی می‌کنند و این باعث می‌شود که ارتباط آنها عمیق‌تر شود.
سوپراستار
کوروش زند، یک ستاره جوان سینما است که شهرت و موفقیت او را به آدمی مغرور و زندگی لجبازانه تبدیل کرده است. در یکی از صحنه‌های فیلمبرداری، دختری نوجوان سعی می‌کند به نزدیکی او برسد و کوروش، با معرفی خود به عنوان یک آدم آزاد، او را به خانه‌اش می‌برد.
پرسه در مه
امین، که آهنگساز و نوازنده پیانو است، پس از ازدواج با رویا، با بازیگر تئاتر، با مشکلات زیادی روبرو می‌شود که زندگی آنها را به سرعت به سمت نابسامانی کشانده، تا جایی که او کارش را رها می‌کند، همسرش را از دست می‌دهد و در وضعیتی ناپایدار به سر می‌برد...
جدایی نادر از سیمین
سیمین (لیلا حاتمی) تصمیم می‌گیرد به همراه همسرش نادر (پیمان معادی) و دخترش ترمه (سارینا فرهادی) از ایران برود و تمام مقدمات را برای این کار فراهم می‌کند. اما نادر نمی‌خواهد پدر مبتلا به آلزایمرش را تنها رها کند. این اختلافات باعث می‌شود که سیمین به دادگاه درخواست طلاق بدهد، اما در مورد حضانت فرزندش رد می‌شود و مجبور می‌شود به خانه پدری خود برگردد. ترمه تصمیم می‌گیرد با پدرش نادر بماند امیدوار به بازگشت مادرش سیمین. نادر نمی‌تواند به تنهایی مراقبت از پدرش بربیاید، بنابراین مستخدمی به نام راضیه (ساره بیات) را استخدام می‌کند، یک زن جوان و باردار که این کار را بدون اطلاع همسرش حجت (شهاب حسینی) قبول کرده است. یک روز، نادر به خانه برمی‌گردد و پدرش را در حالی می‌بیند که دستش با روسری به تخت بسته شده و از روی تخت به زمین افتاده و تنها رهاشده است. وقتی راضیه به خانه برمی‌گردد، دعوای شدیدی بین آنها رخ می‌دهد که عواقب تراژیک آن نه‌تنها زندگی نادر را متزلزل می‌کند، بلکه تصویر دخترش از او را نیز دستخوش تغییر می‌کند. راضیه به دلیل مرگ جنینش به بیمارستان منتقل می‌شود. او و همسرش این مرگ را به دلیل هل داده شدن توسط نادر می‌دانند و از او شکایت می‌کنند و...
حوض نقاشی
مریم و رضا با آدم‌های دیگر فرق دارند، اما این تفاوت بزرگ را با معجزه عشق و تلاش‌هایشان برای پذیرش و درک یکدیگر، تسکین می‌دهند.
پنج ستاره
در فیلم، دختری که برای ورود به دانشگاه نیاز به پول دارد، به همراه مادرش در هتلی لوکس کار می‌کند. او تا زمانی که ساعت مشهور یک مهمان هتل دزدیده می‌شود، با مشکلات و ماجراهای مختلفی روبرو می‌شود که به نحوی غافلگیر کننده پیش می‌روند.
دوران عاشقی
فیلم دربارهٔ زندگی یک وکیل به نام بیتا (لیلا حاتمی) است که در زمینهٔ پرونده‌های طلاق تخصص دارد و بیشترین مواردی که قبول می‌کند این نوع پرونده‌ها هستند. همسر او، حمید (شهاب حسینی)، در یک شرکت بزرگ کار می‌کند و به واسطه شغلش با میترا (مینا وحید)، که به تازگی از خارج آمده، آشنا می‌شود و با او ازدواج می‌کند. میترا به دلیل بارداری از حمید خبر می‌دهد، اما حمید این مسئله را تکذیب می‌کند و ادعا می‌کند که مدت‌هاست عمل وازکتومی داشته است.
دایی میترا، که از اعتبار و قدرت زیادی برخوردار است، این موضوع را متوجه می‌شود و حمید را تهدید می‌کند که باید از همسرش طلاق بگیرد و با میترا زندگی جدیدی را شروع کند. برای فشار به حمید، دایی میترا بیتا را به عنوان وکیل خود معرفی می‌کند و از او خواسته می‌شود که پروندهٔ این امر را بر عهده بگیرد. میترا از این اقدام آگاه می‌شود و به دلایلی از پذیرش پرونده توسط بیتا امتناع می‌کند، در حالی که حمید منتظر تصمیم بیتا برای ادامهٔ زندگی خود با میترا است.
فروشنده
رعنا و عماد زن و شوهری جوان هستند که در حال اجرای تئاتری بر اساس نمایشنامه "مرگ فروشنده" نوشته آرتور میلر هستند. به دلیل نشست زمین، آنها مجبور می‌شوند خانه خود را ترک کنند و به اصرار دوستی به نام بابک، به خانه‌ای اسباب‌کشی می‌روند که پیش‌تر زنی به نام «آهو» در آن ساکن بوده است. ابتدا همه چیز به خوبی پیش می‌رود، اما وقایع بعدی به بحرانی غیرقابل کنترل منجر می‌شود و...
من ناصر حجازی هستم
این فیلم داستان زندگی ناصر حجازی، بهترین دروازه‌بان قرن آسیا را در پنج فصل با عناوین زیر به تصویر کشیده‌است: "من رؤیایی دارم"، "آخرین مرد مقاوم"، "سهراب کشی"، "از استقلال تا استقلال"، و "پرواز عقاب".
واکنش پنجم
فرشته، همسرش سعید را در یک حادثه تصادف از دست می‌دهد. حاج صفدر، پدرشوهرش که مردی ثروتمند و بانفوذ است، به فرشته اعلام می‌کند که اکنون که سعید فوت کرده، دیگر نسبتی با خانواده‌شان ندارد. او ادعا می‌کند که با دو پسر مجردش در خانه زندگی می‌کند و فرشته نیز مجاز به حضور در آنجا نیست و باید خانه را ترک کند.
نبات
سعید، مرد چهل و چهار سالهای است که سال‌ها پیش همسرش را در یک حادثه از دست داده است و با دختر دوازده ساله‌اش، نبات، زندگی آرام و شیرینی را در تهران سپری می‌کند. ورود ناگهانی یک زن به زندگی آنها، سرنوشت همه آنها را دچار تغییراتی می‌کند...
اعتراف
فیلم "اعتراف" به کارگردانی و بازیگری شهاب حسینی و حضور علی نصیریان، با استقبال خوبی از مخاطبان روبرو شد. داستان آن درباره یک جنایتکار مزدور است که برای اعتراف به کشیش به کلیسا می‌رود. این قاتل که دوران کودکی پر از سختی‌ها بوده و بارها آزار دیده است، برای گرفتن انتقام...
طلاخون
فیلم "طلاخون" داستان یک دختر ورزشکار تکواندو به نام سارا است که در حال آماده‌سازی برای مسابقات کشوری است. او بزودی متوجه می‌شود که با یک قاتل هم‌خانه در اپارتمانش زندگی می‌کند. این افشای شوکه‌کننده باعث می‌شود تا زندگی سارا به طور کامل تحت تاثیر قرار گیرد و اتفاقات ناخواسته‌ای را برای او به وجود آورده و...
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.